وای دلشوره دارم.آخه دیروز نرفتم سونو گفتم بعدا برم.باید امروز برم حتما..
امروز ح زنگ زده بود.میگفت یکی از دوستاش بهش قرض داره اینم روش نمیشد از دوستش پولشو بخواد.میخواست بره پیش دوستش اونم طلا فروشی داره ازش طلا برداره به جای قرضش .منم مامور کرد بهش تو مغازه زنگ بزنم و مثلا اون وانمود کنه من مامانشم و دارم بهش سفارش میدم که طلای فلان جوری برداره.یک فیلمی بازی کردیم با هم که بیا ببین.
آخرشم طلا رو گرفته بود و ۳-۴ مغازه اونورتر برده بود فروخته بود.
منم حقوقمو گرفتم ولی هنوز به ح نگفتم .
میخوام ایندفعه حقوقمو برا خودم وردارم و برم طلا بگیرم.
ح ... ؟
حمید؟ حسین؟ حامد؟ حمال؟ حرومزاده؟
در تمام زندگیت به هیچ مردی اعتماد نکن...
همان طور که من به هیچ زنی اعتماد نخواهم کرد...
پنبه ها رو از گوشت در بیار
تاییدیه ؟