-
بعد 2-3 ماه
شنبه 11 آبانماه سال 1387 23:56
زندگیم خیلی فرق کرده. حامد از زندگیم رفته بیرون. خوشحالم که رفت.دیگه مجبور نیستم هر ماه پولمو دو دستی تقدیمش کنم. آقا رفته لب تاپ گرفته..من بدبخت چقدر حرف شنیدم سر نبود طلاها.آه حدود 1.5 ملیون به من بدهکاره .حتی حاضر نشد بهم چک بده پول پیشکشش.منم دیگه سراغشو نگرفتم . جاشو با دوستای قدیمیم پر کردم. راستی یه چیز جالب!...
-
دلتنگی
چهارشنبه 2 مردادماه سال 1387 15:58
من اسبا ب کشی کردم تو کارخونه.اصلا دلم نمیخواست اینجا بیام ولی بدبختانه دست من نبود .ص و عمو دستور داده بودن.خ بیشعور هم رفته بود مسافرت دیگه کسی رو نداشتم که ازم دفاع کنه.دلم برا خودم میسوزه...اینجا همش تو تیر رس عمو هستم هر لحظه امکان داره بهم پیش چندین نفر توهین بشه. امروز خ برگشت .همون لحظه اول منو دعوا کرد. اونم...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 26 اردیبهشتماه سال 1387 23:22
باز دلمان گرفته است. بردم ۱۵ تومن دادم به عروسک باربی دختر عموم.حالا خودم تو حسرت یه عروسک ۲۰ تومنی موندماااااااا ح دیگه سراغی نمی گیره.۲-۳ روز پیش مونده بود چی کار کنه.۱۰۰ تومن کم داشت که باید بدهیشو میداد..باز بردم بهش ۵۰ تومن دادم.اونم علتش این بود که بدجوری دلم میخواست ببینمش بهونه ای جز دادن پول پیدا نکردم. جالبه...
-
فیلم
دوشنبه 23 اردیبهشتماه سال 1387 15:44
وای دلشوره دارم.آخه دیروز نرفتم سونو گفتم بعدا برم.باید امروز برم حتما.. امروز ح زنگ زده بود.میگفت یکی از دوستاش بهش قرض داره اینم روش نمیشد از دوستش پولشو بخواد.میخواست بره پیش دوستش اونم طلا فروشی داره ازش طلا برداره به جای قرضش .منم مامور کرد بهش تو مغازه زنگ بزنم و مثلا اون وانمود کنه من مامانشم و دارم بهش سفارش...
-
سونو
یکشنبه 22 اردیبهشتماه سال 1387 13:06
دیروز دوباره رفتم دکتر.جواب آزمایش رو نشون دکتر دادم.نوشت برا سونوگرافی.قراره امروز برم سونو. دیروز ح دوباره پول میخواست.انگار که من بانک دارم.وقتی ازم سراغ میگیره حتما دو تا علت داره .یا پول یا هم س... همشم این و اون میگن بچه مایه داره.ما که از وقتی باهاش دوست شدیم مایه داری ندیدیم ازش.همش چک برگشتی و بدهکاری و ......
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 17 اردیبهشتماه سال 1387 21:00
دیروز بهش اس ام اس دادم . نوشت .یو؟ گفتم:ح؟ باز نوشتم :ح؟ ۲ ساعت بعد نوشتم :ح؟ گفت :جونم؟ چیزی برا نوشتن نداشتم فقط دوست داشتم جواب اس ام اس اولیمو میداد..واسه همین فقط نوشتم دوست دارم. نوشت :مرسی .منم همینطور. یه اس ام اس دیگه دادم بازم جواب نداد. نه به اون موقع که بهم نیاز داره و شب و روز زرت و زرت اس ام اس میده و...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 16 اردیبهشتماه سال 1387 11:26
بدجوری سرما خوردم .امروزو نرفتم سر کار.از اینکه هر لحظه ممکنه منو از کار بیکار کنن میترسم. روز معلم برا مامان با آبجی رفتیم انگشتر خریدیم.برا بابا هم پیرهن.قبلشم که به ح 80 تومن قرض داده بودم.فیش موبایلم رو هم خودم ریختم.الانم کرم افتاده تو کیف پولم. دیروز با ح رفته بودیم بیرون.کلی خیابونا رو با ماشین دور زدیم تا شب...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 14 اردیبهشتماه سال 1387 20:37
سلام حالم خوب نیس. انواع اقسام احساسهای بد به سراغم اومده.. میترسم از اینکه نکنه واقعا شوخی شوخی تو وجود داشته باشی. اونوقت هم تو بدبخت میشی هم من. می فهمی که!
-
توهم
جمعه 13 اردیبهشتماه سال 1387 18:14
حالت تهو خیلی نگرانم کرده. میتونی بفهمی که! ح هم که اصلا قبولت نداره. پس پلیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــز نیا که خودمم اضافیم..گرچه دلم همیشه میخواستت .... شدیدا دلم چیزای ترش میخواد. چسبیدم به رقص درمانی. هر کی می بینتم میگه چه چاق شدیااااااااااااااااا. همه فکر میکنن از پرخوریه . ولی من بدبخت...
-
الملاقاتاسیون
دوشنبه 12 آذرماه سال 1386 17:23
الان رفتم پیشش و اومدم. ووی چقدر موهای سفید تو کلش داشت..ولی قیافش خیلی دوست داشتنی شده بود. یه شلوار خانواده هم پاش بود می گفت بابامم داشت باهام میومد خواستم بگم خوب می یاوردیش عروس آیندشو می دید. بهدشم گفتم چطوری شدم؟گفت عالی
-
معلقاسیون
دوشنبه 12 آذرماه سال 1386 09:52
امروز بعد از ظهر همه چی مشخص میشه! دیشب همش کابوس میدیدم . میدیدم با یکی دارم مزدوج میشم حالا قبلا با یکی دیگه هم مزدوج شده بودم بعدش اون قبلیه اومده بود منو بکشه که چرا دارم با یکی دیگه مزدوج میشم. یعنی تعبیرش چی میتونه باشه؟ وووی موندم چی بپوشم امروز . دیروز با ابجیم رفته بودیم پالتو بخریم .اصلا یه پالتویی که ریختش...
-
i will die without u
پنجشنبه 8 آذرماه سال 1386 13:26
از صبح نشستم دارم این آهنگ پایینی دی جی سروش رو میگوشم .چقدر قشنگ و با احساس میخونه. تو حسرت نداشتنت میشینم تموم خاطره هامو جلو چشام می بینم نمی تونم از تو جدا شم نمی تونم با تو نباشم دیگه نمیتونــــــــــــــــــــــــــــــــــــم از تو جدا شم دیگه با تو نباشم دیگه با تو نبــــــــــــــــــــــــــــــــــاشم
-
تحمل
شنبه 3 آذرماه سال 1386 18:47
چقدر سخته تحمل یکی که اخلاق و رفتار و طرز فکرش یه کپی از خودته و تنها فرق بینتون جنسیتتون باشه. اونوقت من که از هر کدوم از اخلاقام خوشم نمییاد اون دقیقا همون اخلاق و رفتار رو داره . اونوقت منی که تحمل اخلاقای خودم رو ندارم مجبورم علاوه بر خودم حالا یکی دیگه رو هم تحمل کنم. اونوقت دوستی با اون طرف میشه تحمل دو نفر غیر...
-
نباید
پنجشنبه 1 آذرماه سال 1386 20:33
نباید بهش میگفتم وقتی می بینم که بچم زیادی پاستوریزس نباید زود هر چی تو دلم هست رو به زبون بیارم. اه لعنت بر دهانی که بی موقع باز شود. بابا من قبلا یکی رو دوست داشتم به تو چه آخه؟ مگه اون بدبخت تو دلم جای تو رو تنگ کرده؟ تو هم تو دلم جا داری چرااااااااااااااااااااااااا اینجوری شد یهو ؟
-
انتظار
سهشنبه 29 آبانماه سال 1386 10:42
از صبح منتظر یه اس ام اس از طرف توام که نگرانیمو راجع به اینکه هنوز نظرت در موردم عوض نشده رو برطرف کنه. فقط یه اس ام اس بده مثل همون اس ام اس های تکراری و قدیمی که من هیچوقت به روت نیاوردم که تا حالا 10 بار شنیدمشون . خواهشن اگه قراره اس ام اس بدی زود باش که دست و دلم به هیچ کاری نمیره. کلی هم کار دارم که باید برم و...
-
مناجات نامه
پنجشنبه 26 مهرماه سال 1386 21:57
خدایا شکرت که از دست یه غول بیابونی نجاتم دادی. خدایا شکرت که از اهداف شومش زود خبردار شدم. خدایا خیلی دوست دارم.خیلــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی خدایا هیچوقت پاکدامنیمو ازم نگیر. خدایا ممنونم ازت چون که بازم بهم حالی کردی که هوامو داری. خدایا هیچوقت تنهام نزار.که اگه یه لحظه منو به حال خودم بزاری...
-
مرور یک خاطره
پنجشنبه 5 مهرماه سال 1386 16:09
روز تولد و آخرین روز دیدار: کافی شاپ همیشگی! طبق معمول دیر کردن من! عصبانی شدن اون ! گیر کردن پای من به پله و افتادنم! خندیدن هر دومون! کیک تولد و اصرار من به اون برای خوردن یه تیکه دیگری از کیک ! پرسیدن نظرم درباره ی تی شرت قهوه ای تنش! _ ایییییییییییییییییی بد نیس! _ _پس تو به چی میگی عالی؟ کادوی تولد! سرویس...
-
شنیدن صدای یه آشنا برای اولین بار
سهشنبه 3 مهرماه سال 1386 14:28
نصف شب ! دبیلیو سی ! اولین تلیدن ! هر هر خندیدن ! صدای دمپایی ها ! نمایان شدن سر و کله مامان ! تصور کردن اولین لو رفتن ! ولی لو نرفتن !
-
یادداشتی برای تو
یکشنبه 1 مهرماه سال 1386 18:47
غزل بی احساس نیست گلم. فقط موقعی سر و کلش پیدا شده که خیلی دیره.واسه همین دلش نمیخواد الکی حس کنه که ستاره ی دیگرون مال اونه. وگرنه غزل هم بلده دلبری کنه ولی به جاش ! نه الان! بعضی چیزا وابستگی و دلبستگی میارن ب رای تو مشکلی پیش نمی یاد ولی منم که بعدها باید هزاران مرتبه به خاطر یه دلبستگی بی جا خودمو سرزنش کنم و...
-
مزدوجیت
جمعه 23 شهریورماه سال 1386 13:05
انگیزه ای جهت نشستن و خواندن برای کنکور ارشد : آفلاین:دو راه برای خانم دکتر شدن هست: ـــ اینقدر درس بخونی تا خانم دکتر شی!! ـــ یه شوهر دکتر پیدا کنی !! پی نوشت: سختترین کار دنیا یافتن شوهر درست و حسابیه. اونم چی؟؟؟؟ دکتر!!!
-
عمق تنهایی
چهارشنبه 21 شهریورماه سال 1386 19:03
دلم یه آدم صاف وصادق میخواد....رها از همه تعلقات و ادا اصولهای مختلف...بشینم باهاش یه لیوان چای بخورم...همین! (کپی)
-
...
چهارشنبه 21 شهریورماه سال 1386 13:06
درویش کوچه های سکوتم کشکول عشق مرا یک سکه نگاه تو کافیست
-
۱
سهشنبه 20 شهریورماه سال 1386 19:51
مینویسم،،، برای تو که هنوز نمیشناسمت! این روزها دارم طعم آزادی و دلتنگی رو توأما میچشم. طعم عجیبی داره. طعمی شبیه خرمالوی نیمه رسیده ای که برای اولین بارتوی دهنم گذاشتم. حتی وقتی از قید و بند رها میشی، این دفعه خاطرات دست از سرت بر نمیدارن. خا طرات تلخ و شیرین ! ترجیحا بیشتر شیرین ! گرچه اکثرا شیرین هستن با این حال...